واقعا چه امن عیش چون هر دم نوای جرس میآید از برای عزیمت و حال چه کوله باری اندوخته ایم از برای آن بجز غفلت - و یا بجز بها دادن به گذران زندگی بی توجه به بهای زندگی – لحظاتی که در مقام حیرت حیران ذات او بودم را هنوز ، بعد از گذشت سالیان بیاد میآورم و هنوز هم مرا منقلب مینمایند ، آن زمان که مفهوم زندگی تنها در به دنبال یار بودن متجلی بود - ولی امروز حتی مفهوم عام مراقبه یعنی سر به کار و دل براه هم دیگر کارساز نیست و برایم مفهومی گنگ مینماید مشغولیت به حد نهایت رسیده تا انجا که فریاد جرس هم دیگر به گوش نمیرسد .
ذکر را فراموش نمیکنم
دنیا خوابی بیش نیست ، خوابی که بیداریش مرگ است ، هدف بیداری پیش از موعد است ، و راهکارش متوقف کردن دنیا
درباره این سایت